تبلیغات اینترنتی
4توصيه به اهل دلشوره
روانشناسی،داستان،...
روانشناسی،داستان،...
برچسب:, :: :: نويسنده : سجاد

4 توصيه به اهل دلشوره

دوستي مي‌ گفت هر وقت اخبار بد را مي ‌شنوم دلشوره مي ‌گيرم و تصور مي ‌كنم اگر اين اتفاق ناخوشايند براي خانواده‌ ام بيفتد چه كنم؟ آيا توصيه مي ‌كنيد در شرايطي قرار بگيرم كه هيچ خبري اعصاب‌ ام را بر هم نزند؟

به او گفتم مگر مي ‌شود اين‌ طور زندگي كرد و در بي ‌خبري محض ماند؟ وقتي در زندگي روزمره‌ مان در معرض استرس‌ هاي مختلف قرار مي ‌گيريم بايد بتوانيم آن ها را مديريت كنيم و گر نه فرار كردن از آن ها و يا ماندن در اين استرس‌ ها ما را از پاي در مي ‌آورد و باعث به وجود آمدن بيماري ‌ها و اختلالات مختلف مي ‌شود.

تنظيم اين كه چه‌ طور به محرك‌ هاي محيطي پاسخ دهيم تا حدي در اختيار خودمان است. درست است كه تيپ شخصيتي ما و نوع نگرش‌ مان به مسايلي كه به وقوع مي‌ پيوندند نقش مهمي در اين ‌باره دارند اما خودمان هم بايد كمك كنيم تا بدن ‌مان پاسخ مناسبي در مواقع لازم ارايه كند. مانند كسي كه دزدگير ماشين‌ اش را طوري تنظيم مي ‌كند كه فقط وقتي دزدي قصد ربودن آن يا صدمه زدن به آن را كرد، آژير بزند اما شخص ديگري آن‌ قدر آن را حساس مي ‌كند كه تا از كنارش رد مي‌ شويد آژير مي ‌زند.

بايد به خودتان كمك كنيد تا اضطرابي كه به دليل استرس ‌هاي مختلف محيطي دچار آن مي ‌شويد در حد معقول و كنترل شده باشد. اگر نتوانيد چنين تعادلي را در بدن‌ تان ايجاد كرده و استرس ‌ها را مديريت كنيد، اضطراب مي‌ گيريد و با علايم جسمي، رواني و هيجاني آن درگير خواهيد شد.

بعضي ‌ها دلشوره مي ‌گيرند، برخي مشكلات معده و تپش قلب، بعضي ديگر علامت ‌هاي رفتاري مانند ناخن جويدن، و... كه بارها در موردش شنيده‌ ايد.

اين كه كسي بخواهد به جاي رفتار صحيح و ارزشمند، از مشكلات فرار كند در واقع به يك مكانيسم ناپخته روي آورده است. ما فقط به كساني كه بيمار هستند و مبتلا به وسواس فكري هستند(يعني مدام يك فكر آزاردهنده در ذهن‌ شان مي ‌آيد و تكرار مي ‌شود) و تحت درمان‌ هستند توصيه مي ‌كنيم دنبال اخبار بد نروند، صفحه حوادث را نخوانند و يا اگر در خيابان با دعواي كساني مواجه شدند، از آن جا دور شوند. اما در مورد ديگر افراد توصيه مي‌ كنيم به جاي اين كه سرشان را مانند كبك در برف بكنند و در اين خيال باشند كه هيچ خبري نيست، با واقعيات رو به‌ رو شوند و آن را آن‌ طور كه هست، ببينند.

اگر شما جزو كساني هستيد كه نمي ‌دانيد چه‌ طور بايد از دست اين دلشوره‌ ها رها شويد و مدام با آن درگير هستيد، چند توصيه ساده براي تان دارم. بهتر است اين توصيه‌ ها را عملي كنيد و اگر پاسخ مناسب دريافت نكرديد و همچنان دلشوره داشتيد به پزشك مراجعه كنيد:

كلاه خودتان را قاضي كنيد:

يك كاغذ و قلم برداريد و بنويسيد چند وقت است كه بدون دليل منتظر دريافت خبرهاي بد هستيد و مدام دلشوره داريد؟ اگر فرزندتان دير كند مي ‌گوييد حتما تصادف كرده؟! اگر تلفن زنگ بزند و قطع شود دلهره مي‌ گيريد كه حتما كسي مي ‌خواسته خبر بدي را به شما بدهد اما تماس ‌اش قطع شده است؟!

حالا بنويسيد چند بار اين دلشوره‌ ها واقعا صحت داشته و اضطراب شما به دليل آن محرك واقعي بيروني بوده است؟ سپس كلاه خودتان را قاضي كنيد و دريابيد كه نبايد همه‌ چيز را تعميم داد و در آينده كه دلشوره گرفتيد يادتان بيايد انتهاي اين ماجرا چيزي نخواهد بود و تا چند لحظه ديگر همسرتان مي ‌آيد و مي‌ گويد كه در ترافيك بوده يا شارژ تلفن ‌اش تمام شده است، به همين سادگي.

ذهن ‌خواني، ممنوع! پيش ‌داوري را كنار بگذاريد:

اگر مي ‌بينيد همكارتان در حال گفتگو با رييس است و نگاهي به شما مي ‌اندازد يا با آمدن ‌تان حرف ‌اش را قطع مي ‌كند بي‌ جهت دلشوره نگيريد كه حتما درباره شما صحبت مي‌ كرده و بايد تا پايان روز منتظر وقوع حادثه بدي باشيد.

در مورد آنچه شما را مي ‌آزارد با يك هم‌ راز صحبت كنيد:

كسي كه قابل اعتماد باشد و از نظر شخصيتي مانند شما نباشد (اهل دلشوره نباشد) مي ‌تواند گوش شنواي شما شود و انرژي مثبت بدهد و باعث شود شما با گفتن و گفتن از بار استرس و غمي كه در دل داريد بكاهيد. البته بايد دقت كنيد سفره دل‌ تان را پيش هر كسي باز نكنيد.

از تكنيك ‌هاي آرام‌ سازي استفاده كنيد:

انجام بعضي حركات نرمشي يا شل و سفت كردن عضلات مي‌ تواند كمك‌ كننده باشد و از اضطراب و دلشوره ‌تان بكاهد. حتما و حتما ساعتي را به خودتان اختصاص دهيد و آن كاري را كه مايه لذت‌ تان است انجام دهيد.

اگر همه لحظات شبانه‌ روز درگير همسر و فرزند و كار باشيد و اصلا خودتان را فراموش كنيد، كم مي‌ آوريد و به مرور حتي در انجام وظايف خود در قبال آن ها نيز موفق نخواهيد شد. شايد در اين يك ساعت دل‌ تان بخواهد پياده ‌روي كنيد، مجله بخوانيد، يا دوستي را ملاقات كنيد. اين كه اهل معاشرت باشيد مي ‌تواند در كاهش دغدغه و دلشوره شما موثر باشد.

اگر هيچ كدام از توصيه ‌ها فايده نكرد و همچنان مشكل باقي بود، قدم پنجم مراجعه به روان‌ پزشك است كه بتواند در كاهش اضطراب كمك‌ تان كند.

دكتر محمدرضا خدايي – روان ‌پزشك


موضوعات
پيوندها